بهره وری بالا به کمک شفقت
ثمربخشی همراه با شفقت، به معنی آن است که "بدون آسیب به خود، بتوانیم فعالیتی موثر و پربازده داشته باشیم و همانند یک فرد مشفق، یک مادر یا یک پرستار ایده آل، هنگام کار و مشغله های شغلی، از خود حمایت کنیم." در دنیای امروزی، همانطور که در کتاب زندان ثمربخشی به آن پرداخته ام، ارزشمند بودن یک انسان به میزان بهره وری او وابسته شده است. شستشوی مغزیمان توسط نظام کپیتالیستی سبب گشته تا "فقط" وقتی از خود رضایت داشته باشیم که سطح بهره وریمان بالا باشد. بی توجه به بهایی که برای این ثمربخشی پرداخت می کنیم: ارزش های مهم و منحصر به فردی که در زندگی داریم، استراحت، سلامت، تفریح، خاطره ساختن با عزیزان، تجربه ی عشق و دوستی و مزه مزه کردن زندگی. همه را حریصانه، فدای بازدهی بیشتر و ساعات کاری طولانیتر می کنیم.
شفقت ورزی به خود، مفهومیست در مقابل خودسرزنشگری، خود شرمساری، خود تخریبی. درواقع، ارتباط با خود، از حمله و دشمنی، شکل دوستی و حمایت به خود میگیرد. برای ترمیم ارتباط با خود مانند هرارتباط دیگری، نیاز به وقت، انرژی و فراگیری مهارت های ارتباطی است. اگر با فردی مانند شریک زندگی یا شریک کاری در ارتباط باشیم که دائما به ما حمله کند، سرزنش کند، تحقیر کند، شرمنده کند و مهم تر از همه آن را با عشق و حمایت گری توجیه کند، قطعا نمی توانیم برای طولانی مدت او را تحمل کرده و بلافاصله از او جدا می شویم. اما این امر در ارتباط با خود، امکان رخ دادن ندارد. نمی توانیم خود را از خودمان دور کنیم. پس باید رابطه را ترمیم کنیم. کاریست شدنی. اما زمان بر.
پروداکتیویتی سمی، در بین کارآفرینان به وفور مشاهده می شود. شاید حتی بتوان از آن بعنوان یکی از عوامل شکست کسب و کارهای نوپا و کوچک نام برد. صاحبان کسب و کاری که تصور می کنند می بایستی ساعت ها مقابل صفحه مانیتور بشینند و کار کنند تا به کسی یا چیزی اثبات کنند که با ارزشند. زمانبندی غیر منطعف، لیست کارهای طاقت فرسا، قصد انجام همه کارها به تنهایی، حرکتی با سرعت نور، اضطراب زمان، استرس امور غفلت شده ی زندگی و .... تا جایی که همین هدف بهره وری بالا، تبدیل به دیواری سفت و سخت و نامرئی، درست در میانه ی مسابقه ی دوی سرعت می شود و اگر فرد را دچار ضربه مغزی یا کما نکند، در بهترین حالت باعث فرسودگی شغلی او می شود. نه تنها ادامه ی مسیر را غیرممکن می کند، بلکه تمام زحمات قبلی را نیز به هدر می دهد. (چقدر از فرسودگی شغلی فاصله دارید؟ خودآزمایی)
اگر همچنان تنها هدف ما بهره وری بالاست، و اهمیتی به خود یا جنبه های دیگر زندگی نمی دهیم، باز هم انگیزه ی بسیار زیادی برای تغییر رابطه سمی با پروداکتیویتی به رابطه ای مشفقانه خواهیم داشت. چرا که می دانیم "برای آنکه بهترین خودمان را ارائه دهیم باید با خودمان مهربان باشیم"...
حرفهای قشنگیست. قانع شدم. اما چگونه؟ به چه طریقی می توانم رابطه ام را با خودم و پروداکتیویتی بهبود بخشم؟
درمورد راههای رهایی از زندان ثمربخشی بصورت کلی و در جنبه های مختلف زندگی، در کتاب صحبت کرده ام. اما در ادامه مهارت های مورد نیاز برای بهبود این ارتباط در فضای اختصاصی کسب و کار و حوزه کارآفرینی را خدمتتان توضیح می دهم. لطفا فقط به خواندن عناوین لیست اکتفا نکنید و نظری به توضیحات نیز داشته باشید:
1- بین کار، استراحت های پی در پی داشته باشید: بدین منظور باید سه شاخص را در مورد خودتان بدانید:
- ظرفیت : چقدر توان تحمل دارید؟ هر چند دقیقه نیاز به استراحت دارید؟ چند ساعت در یک روز می توانید کار کنید؟
- نیازها: چه نیازهایی دارید که باید رفع شوند؟ نیازهای ساده مانند نیاز به استفاده از سرویس هر سه ساعت یکبار، نیاز به خوردن اسنک هر دو ساعت یکبار، نیاز به قهوه یا چای بعد از نهار، نیاز به چرت کوتاه ساعت دو بعد از ظهر، نیاز به نرمش و انجام حرکات کششی هر دو ساعت یکبار...؟ تا نیازهای پیچیده و انتزاعی تر مانند نیاز به تغییر محیط کار هر یکساعت یکبار، نیاز به تغییر و تنوع در نوع فعالیت هر چند ساعت یکبار، نیاز به تعاملات با دیگران هر یکساعت یکبار و...
- سیکل انرژی روزانه : چه ساعاتی از روز سطح انرژی ذهنی تان بالا و پایین است؟ سطح انرژی بدنی چطور؟ سطح انرژی روانی؟ برای مطالعه بیشتر مقاله بهره وری بالا با احترام به ریتم بدن را مطالعه کنید.
طبق این سه شاخص، زمانهای استراحت خود را برنامه ریزی کنید. رفع نیازهای خود را در زمان های استراحت بگنجانید. شروع و پایان روز کاری و بلوک های زمان فعالیت میان هر دو استراحت را بر اساس ظرفیت و سطح انرژی خود انتخاب کنید. حتی اگر از افرادی هستید که شهود بالایی دارند، خود را به خوبی می شناسند و آماده ی شنیدن صدای درون خود هستند، باز هم بهتر است به سوالات بالا ولو برای یکبار پاسخ بدهید و پاسخ ها را روی میز خود بگذارید تا هر از گاهی نگاهی به آنها داشته باشید. چرا که گاهی برخی نیازها بدلیل مشغله فراوان فراموش می شوند و یا صدایشان میان اولویت های دیگر زندگی شنیده نمی شود.
2- انعطاف پذیری را در عمل تمرین کنید:
- بجای زمانبندی کارها برای یک روز، کارهای خود را برای هفت روز مشخص کنید. برنامه ریزی روزانه و نوشتن لیست کارهایی که در یک روز خاص باید انجام شود با اینکه بسیار مرسوم است، اما برای یک کارآفرین در دنیای شلوغ امروزی، انعطاف ناپذیر، غیر کاربردی و کم بازده است. تمام کارهایی که برای کل یکهفته باید انجام دهید را مشخص کنید بی آنکه آنها را به روز خاصی اختصاص دهید. یعنی بجای اینکه بگویید شنبه صبح فعالیت الف، ظهر ب را باید انجام دهم. یکشنبه صبح فعالیت ج، ظهر ادامه ب، عصر دال. دوشنبه صبح ادامه الف، ظهر ادامه دال، عصر ادامه ج و... بنویسید: این هفته کارهای الف، ب، ج و دال را باید انجام دهم. هر وقت شد، شد. ممکن است نیاز باشد یا راحت باشم، شنبه و یکشنبه را کاملا به فعالیت الف اختصاص دهم. ممکن است دوشنبه بخواهم تنوع بیشتری بدهم و مرتبا بین این کارها شیفت کنم. هر روز و هر لحظه هرچه صلاح دیدید را انجام می دهید اما با درنظر گرفتن کل کارهای آن هفته.
- برای کارهای خلاقانه، فضای زمانی بیشتری اختصاص بدهید. هرچقدر زمانمان محدود تر باشد خلاقیتمان بیشتر کور می شود. هر چقدر بخواهیم خلاقیت بیشتری داشته باشیم، زمان بیشتری نیاز داریم. و نکته اینجاست که فعالیتهای خلاقانه معمولا بسیار بیشتر از آنچه انتظار داریم زمان میبرند. پس از قبل بعنوان یک قانون، آماده ی این موضوع باشید و بلوک زمانی کارهای خلاقانه را وسیع کنید.
- به فعالیت های غیر کامپیوتری بیشتری بپردازید. نیاز نیست همیشه پشت مانیتور یا صفحه موبایل خود باشید. فاصله گرفتن های متناوب از مانیتور و صفحه گوشی، بازدهی را بالاتر می برد. بررسی کنید کدام یک از کارهایی که با کامپیوتر انجام می دهید، امکان انجام دستی و غیرکامپیوتری دارد. آنها را بنویسید و یکی در میان بین کارهای کامپیوتری خود بگنجانید. بعنوان مثال اگر می توانید بجای چت کردن یا وویس گذاشتن برای مشتریان یا همکاران خود، با آنها تماس تلفنی بگیرید، بعد از ویرایش مقاله ی سایتی یا پست خود در اینستاگرام (با استفاده از کامپیوتر یا موبایل)، فعالیت پیگیری تلفنی فروش ها را انجام دهید. بعد از آن دوباره یک فعالیت کامپیوتری دیگر مانند ویرایش ویدیو یا تصویر، بعد از آن یک فعالیت غیر کامپیوتری دیگر مانند نوت برداری از کتابی آموزشی و...
- یک روز استراحت مطلق در نظر بگیرید و برایش برنامه ریزی کنید. کارآفرینی به معنای کارکردن هفت روز هفته نیست. مواظب باشید. در روز استراحت مطلق، هیچ کاری انجام ندهید. حتی در حد جواب دادن به سوالات در واتس اپ، اینستاگرام و امثالهم. اگر از افرادی هستید که نمی توانند پاسخ کسی را ندهند و احساس فوریت شدیدی می کنند، با استفاده از اپلیکیشن هایی مانند اپ بلاک، اجرای اپلیکیشن های خود را در روز و ساعات خاصی محدود کنید.
3- ذهنیت خود را مرتبا بر مبنای شفقت تنظیم کنید: در گیر چه باید هایی هستید؟ آنها را لیست کنید و تک تکشان را زیر سوال ببرید. آیا این باید ها واقعا، باید هستند؟ آیا نیاز است انقدر سختگیر باشید؟ چرا سختگیری می کنید؟ چه وقتهایی بیشتر به خود سخت می گیرید؟ آیا اگر رها باشید یا اشتباهی انجام دهید به سرعت به خود القاب منفی می دهید و ناسزا می گویید؟ آیا دلیلش این است که همواره دنبال بهانه ای برای اثبات "بی ارزش بودن" خودتان به خودتان هستید؟
در نهایت بر روی تمام سوالات تامل کنید، عجله نکنید، بگذارید این سوالات و پاسخ هایتان چند روز در ذهنتان بچرخند و نهایتا قدم های عملی ساخت برنامه ای کاری بر مبنای شفقت برای افزایش پروداکتیویتی را بچینید و آن را به آهستگی اجرایی کنید. پروداکتیویتی علم نیست. بلکه یک هنر ظریف است که توسط هنرمند آفریده می شود. هنر هر کس با دیگری فرق دارد. هنر خود را با دستان خودتان بسازید نه بر اساس چارچوب یک هنرمند دیگر. تبدیل شدن از خود سخت گیر به خود شفقت ورز، علاوه بر تمرین و انرژی، انگیزه می خواهد. پس یادتان باشد قدم های کوچک را جشن بگیرید و خودتان را بابت کوشا بودن، بابت پشتکار داشتن، بابت خردمند بودن، و بابت زندگی کردن تشویق کنید.
سپاسگزارم از وقتی که به خواندن این مقاله اختصاص دادید. امیدوارم برایتان مثمر ثمر بوده باشد.
تمایل دارید با هم جلسات آنلاین کوچینگ داشته باشیم؟ تعیین وقت کنید. به امید دیدار