کارمندی با وجود مولتیپل اسکلروزیس

ترفندهایی برای کارمندان مبتلا به ام اس

ترفندهایی برای کارمندان مبتلا به ام اس

 

در مقاله قبلی به راه اندازی کسب و کار شخصی، با وجود ام اس اشاره کردم. اما در این مقاله کار کردن به عنوان یک کارمند مبتلا به ام اس را بررسی میکنم. چرا که مهم است بدانیم، ابتلا به هر نوع بیماری یا وقوع هر بحران و حادثه ای در زندگی مان به معنای اجبار به ترک شغل اداری و کارمندی نیست. کار کردن یا نکردن، کارمند بودن یا کارآفرینی کردن، کسب و کار کوچک یا بزرگ راه انداختن، هیچ کدام ارتباطی به بیمار بودن یا نبودن ندارد و تصمیمی کاملا شخصیست. گرچه گاها در مشاوره با دوستانی که مبتلا به بیماری مزمن هستند متوجه می شوم هدفشان از ادامه کارمند بودن و برای دیگران کار کردن، صرفا نپذیرفتن تغییراساسی در زندگی است.

مولتیپل اسکلروز و کارکردن

مثال نرگس را در نظر بگیریم (اسم ناشناس). نرگس مدیر فروش کارخانه ای بود که یکساعت و پنجاه دقیقه از محل زندگی اش فاصله داشت و هفته ای سه روز با خودروی شخصی این مسیر را طی می کرد. سه روز دیگر هفته را در دفتر همان کارخانه با چهل دقیقه متروسواری سپری می کرد. پس از ابتلایش به ام اس متوجه شد طی کردن مسیر کارخانه برایش سخت است. مدیر کارخانه به او اجازه داد فقط در دفتر حضور پیدا کند اما حتی حضور در دفتر هم برایش سخت بود. نرگس چهار گزینه داشت: 1- کار نکردن (استراحت کردن و تمرکز مطلق بر روی بهبود بیماری) 2- راه اندازی کسب و کاری کوچک برای خودش (با توجه به سابقه و تجربه فروش می توانست موفق شود) 3- همکاری با یک شرکت دیگر که نزدیک محل زندگی اش باشد (حداقل، چالش مسیر و رفت و آمد حذف می شد) 4- ادامه کار با کارخانه بصورت حضور در دفتر 5- ادامه کار با کارخانه به روال قبل.

حدس می زنید انتخاب نرگس چه بود؟ از بین این گزینه ها، نرگس فقط و فقط به گزینه ی پنجم اصرار می کرد و هیچ شرایط دیگری را نمی پذیرفت. گزینه ای که اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت، مضر و غیرعملی بود.

درواقع انتخاب نرگس، عدم مصالحه با خودش و شرایطی که پیش آمده بود. چیزی که به آن "مثبت اندیشی سمی" می گوییم. انکار و اصرار بر روال قبلی زندگی، به بهانه ی قدرت شفای درون، کمک کائنات، کتاب های خودیاری، ویتامین بیشتر، استرس کمتر و...

نرگس پس از اینکه مکانیسم خود را شناخت و به پذیرش رسید (با صحبت کردن و بررسی واقعیت ها، تکنیک های شفقت درمانی، ذهن آگاهی و...) گزینه دوم و سوم را بصورت ترکیبی انتخاب کرد. در یک فروشگاه نزدیک خانه اش بصورت پاره وقت فروشندگی کرد و کسب و کار کوچکی را بعنوان سرگرمی (و معنادرمانی) راه اندازی کرد.

مثال نرگس را مرور کردم که بدانیم گاهی اصرار بر ادامه ی یک کار، راهی موزیانه برای اجتناب از تغییر است. بهرحال تغییر دردناک است و این اجتناب قابل درک. بنابراین بهتر است اول هدف خود را از ادامه دادن یا ندادن کارمندی بعنوان فردی که به چنین بیماری ای مبتلا است بررسی کنیم. مزایا و مضراتش در کوتاه مدت و دراز مدت چه می تواند باشد...

گاهی ادامه ی روند کار کردن در یک شرکت بهترین گزینه ی پیش روست. مزایای بیمه تکمیلی که این دوستان به شدت به آن نیاز خواهند داشت، تمرکز بر اجرای صرف دستورات و پروتکل های کاری (بجای مدیریت و اجرای همزمان کسب و کار شخصی) که به ذخیره ی انرژی ذهن و روان کمک کرده، خستگی تصمیم گیری را کم و در جهت بهبود بیماری عمل می کند، بودن در کنار دوستان و همکاران قدیمی و نجات پیدا کردن از انزوای مشاغل شخصی که در روند بهبود فرد مبتلا به ام اس بسیار ضروری است و...

باتوجه به این مقدمه، لازم دیدم ترفندهایی جهت کارکردن بعنوان یک کارمند برای این دوستان ارائه کنم:

 

1- انتخاب استراتژی مدیریت خستگی

مدیریت خستگی در ام اس، از پرتاب موشک به فضا سخت تر است. عمق خستگی ناشی از این بیماری و داروهایی که برای آن می دهند بخصوص در دوره ی عود، تا مغز استخوان افراد مبتلا پیش می رود. این میزان خستگی باعث شده بسیاری از افراد مبتلا، حتی به امور ساده ی مربوط به مدیریت انرژی نیز بی توجهی کنند. " این تکنیک ها دیگر برای من فایده ندارد، کارم از این حرفها گذشته". درصورتی ک اتفاقا انجام همین کارهای به ظاهر ساده و آشکار، می تواند تا حد زیادی به مدیریت خستگی کمک کند. کافیست آن را جدی بگیرند و عملا و علنا انجام دهند.

ورزش و نرمش منظم طبق دستور پزشک در حد توانایی فرد مبتلا، خستگی مفرط را در ساعات کاری کم می کند. بهتر است این ورزش در ساعات اولیه ی روز انجام شود که منجر به بیخوابی شبانه نگردد.

جدی گرفتن بهداشت خواب یعنی نگاه نکردن به صفحه ی موبایل یا مانیتور حداقل یکساعت قبل از خواب (تکراری بود نه؟ پس چرا انجامش نمی دهید؟ چرا تا ثانیه آخر قبل از خواب، در اینستاگرام می چرخید؟)، اتاق خواب تاریک، ساکت و دمای مناسب.

چرت نیمروزی! در دفتر کار... متوجه هستم که چه توصیه ی عجیبی کردم. ولی اگر شما و مدیرتان بدانید که فقط 15 تا 20 دقیقه خواب نیمروزی، چه تاثیر مثبتی در افزایش بازدهی شما در همان روز و  در طولانی مدت (بدلیل مدیریت بهتر بیماری) ایجاد می کند، قطعا به خود اجازه میدهید، یک استراحت کوتاه عمیق داشته باشید. یکی از همراهانی که افتخار کوچینگ او را داشتم، در محیط شلوغی کار می کرد. فضای اداری باز، بدون اتاق شخصی. امکان خواب و استراحت نبود. برای حل این چالش، مسئله اش را با صاحب دفتری دیگر که در طبقه بالای آنجا بودمطرح کرد. دفتری که مجهز به دو اتاق جدا بود اما مشتری و ارباب رجوع حضوری زیادی نداشت. دوستمان بعد از نهار، بیست دقیقه در یکی از اتاقها استراحت می کرد و برمیگشت.

 

2- مدیریت کارهای فکری (فرایندهای شناختی)

از رئیس یا سرپرستتان بخواهید که کارهای مورد نیاز را بصورت قدم به قدم برایتان بنویسد. یا بگوید و شما آن را بنویسید. نکته در "قدم به قدم" و "کتبی" بودن آن است. هر کسی که به ام اس مبتلا باشد می داند که گاهی اوقات، بخاطر سپردن مراحل یک کار کوچک برای چند دقیقه نیز امکانپذیر نیست. بابت لیست نویسی و یادداشت برداری خجالت نکشید چرا که به نفع خودتان و شرکتیست که در آن کار می کنید.

تا جای ممکن مولتی تسکینگ انجام ندهید. کارها را همزمان پیش نبرید. فقط روی یک کار کوچک، فقط روی یک قدم تمرکز کنید. هروقت انجام شد روی قدم بعدی تمرکز کنید.

در مقاله " چگونه با وجود حواسپرتی درونی، افکار و ایده ها، در شغلمان پروداکتیو بمانیم " چند تکنیک کاربردی ارائه داده ام. امیدوارم برایتان مفید باشد.

 

3- به بیماری های دیگر توجه کنید

با وجود اینکه ام اس صرفا یک بیماری خودایمنی سیستم عصبی مشخص است ولی بر سر تمام اعضای بدن سایه می افکند. این باعث می شود افراد زیادی، بسیاری از علائم بی ربط به ام اس را نیز به آن ربط دهند و در پی رفع آن نباشند. برخی از غیبت های کاری یا عقب افتادن پروژه ها، نه بخاطر خود بیماری ام اس، بلکه نادیده گرفتن علائم بیماری های دیگرست که کم کم به وخامت گراییده و زمینگیر می کند. همچنین این دوستان با توجه به مصرف داروهای سرکوب کننده ی سیستم ایمنی، می بایستی مراقبت بیشتری در زمینه ابتلا به ویروسها داشته باشند و شستشوی مرتب دستها و استفاده از ماسک را جدی بگیرند. توصیه می کنم مقاله اعتماد به صدای درون را نیز مطالعه نمایید.

ام اس و سرکار رفتن

4-به قوانین حمایتی سازمانتان توجه کنید

مرخصی استعلاجی در قوانین کار، می تواند تا حدی کمکتان کند. قوانین سازمانتان را بپرسید. حق و حقوق خودتان را بدانید. طبق قانون کار اگر پزشک معتمد تامین اجتماعی تائید کند، می توانید بین 15 تا 60 روز مرخصی استعلاجی داشته باشید و یادتان باشد که موافقت نکردن مدیرتان با مرخصی استعلاجی شما، خلاف قانون و قابل پیگیری است. اما لازمه ی این امور، این است که مسئله را با کارفرما در میان بگذارید یا خیر. تصمیمی که بیماران زیادی در آن تردید دارند. دوستی می گفت، اگر بیماری ام را بگویم و استعلاجی بگیرم، مدیرم لج می کند و بلاخره یک بهانه ای برای اخراج من پیدا می کند. ولی در عمل معمولا اینگونه نمی شود و دلایل دیگری هستند که مانع بازگویی فرد مبتلا از بیماری اش می شود. مانند بیزاری از حس ترحم و مسائل مربوط به ایبلیسم یا توانمندسالاری . این مسائل می تواند بیمار را به تصمیم گیری سریع سوق دهد. ناگهان تصمیم بگیرد که کارش را ترک کند و مزایای کارمندی و بیمه اش را بطور کل از دست بدهد.

 

5- از قبل برنامه ریزی کنید.

برای دوره های عود بیماری برنامه ریزی کنید. در زمانی که انرژی ذهنی مناسبی دارید، ابعاد مختلف زندگی خود را بکشید و نیازهایتان را در هر کدام بنویسید. یکی از این ابعاد، زندگی شغلی شماست. وقتی بیماری فعال است و در فاز حمله، چه چیزهایی نیاز دارید و چه کارهایی می توانید از الان برای آنروزها انجام دهید. آیا باید مرخصی کامل بگیرید؟ آیا بجای تایپ کردن، نیاز به نرم افزارهای تبدیل صورت به نوشتار دارید؟ آیا به دلیل دوبینی، نیاز به نرم افزارهای تبدیل متن به صوت دارید؟ آیا بهتر است در آن روزها، میز کارتان را به سرویس دستشویی اداره نزدیکتر کنید؟ آیا خودتان باید نیروی جایگزین پیدا کنید؟ آیا می توانید از منزل دورکاری کنید و درآن صورت کدام خط موبایل را در اختیار عموم قرار می دهید؟ خط دفتر را دایورت می کنید؟ یا خط موبایل جدیدی از کارفرما می گیرید؟ یا خط شخصی خودتان؟ آیا نرم افزارها و ابزارهایی که در محیط کارتان هست، در منزل هم امکان استفاده دارند؟ یا قفل نرم افزاری و امکانات امنیتی و محرمانگی، جلوی دورکاری را می گیرد؟ سوالات زیادی می تواند وجود داشته باشد که بررسی و وقت گذاشتن برای تک تک آنها نه تنها خارج از لطف نیست بلکه برای ادامه مسیر شغلی و بهبود بیماری، ضروری و لازم است.

همانطور که در مقالات قبلی گفتم، چالش های هر بیمار با بیمار دیگر متفاوت است. بسته به علائمش، نوع شغلش، محیط و فرهنگ سازمانی که در آن کار می کند. راه حل های شخصی شده ی یک فرد نیز برای دیگری مناسب نیست. بهمین دلیل است که توصیه می شود خودتان مهارتها و تکنیک های برنامه ریزی و تصمیم گیری یا خودکوچ گری را یاد بگیرید تا در هر شرایطی بتوانید بلافاصله منعطف شوید و بهترین تصمیم را بگیرید. درصورت نیاز به مشاوره و کوچینگ، خوشحال می شوم در خدمتتان باشم.

در مقالات بعدی از دسته مدیریت کسب و  کار همراه با بیماری، به نکات مربوط به کارکردن با وجود بیماری صرع می پردازم.

شاد و کوشا باشید.

استفاده از مطالب "با ذکر منبع و لینک دهی به این سایت" مجاز است. (درغیر اینصورت غیرقانونی و جرم محسوب می شود)

توضیحات

مهدیه
View User Profile for مهدیه
شنبه 12 اسفند 1402, 15:04:46

yesعالی

قریشی
View User Profile for قریشی
یکشنبه 09 ارديبهشت 1403, 22:22:58

من با ادامه کار مشکلی نداشتم. ولی رئیسم عذرمو خواست. بهمین راحتی. حوصله شکایت نداشتم. کسی هم وقت نداشت پیگیر شه.باز هم خدارو شکر می کنم